از ستایش پویایی مناسک تا بندبازی غرب
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۱۵۹۶۶
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _یکشنبه یازدهم تیرماه ۱۴۰۲_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «تولید محتوای مستقل علیه نفوذ غرب» نوشت: مسئولان شرکت بینالمللی تیک تاک از شرکتهای مطرح در عرصه تجارت بین الملل قرار است امروز برای دیدار و مذاکره با فعالان اقتصادی ایران و حضور در همایشی با هدف معرفی فرصتهای اقتصادی این پلتفرم به کشورمان بیایند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تیک تاک در حال حاضر یکی از رسانههای اجتماعی پرطرفدار در دنیاست و تاکنون به تقابل با انحصارگرایی آمریکا در این حوزه و تجارت الکترونیک پرداخته است. همین موضوع موجب شده دولت آمریکا نیز به بهانه مسائل امنیتی، استفاده از این پلتفرم چینی را در کشور خود ممنوع اعلام کند. اما از سوی دیگر، همکاری با تیک تاک به عنوان یک پلتفرم شرقی میتواند برای ایران فرصتها و مزایای بسیاری را از جنبه سیاسی و اقتصادی فراهم آورد.
نوذر شفیعی کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با قدس درباره فرصتها و مزایای استراتژیک همکاری با شرکت چینی تیک تاک، تصریح کرد: وقتی کشوری قدرت پیدا میکند، توان آن در حوزههای فنی، اقتصادی، فناوری و سیاسی بالا میرود و ابعاد قدرت آن متنوع میشود. قطعاً تنوع در قدرت برای قرار گرفتن هر کشوری در موقعیت هژمون و برتر ضروری است. بدین ترتیب گسترش قلمرو شرکتهای ارتباطاتی و اطلاعاتی چین به منزله گسترش دامنه قدرت این کشور محسوب میشود. در دنیای امروز و در جهان عصر اطلاعات، فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نقش بسیار برجستهای ایفا میکنند و دارای کارکردهای گوناگونی همچون نقل و انتقال پول، امور تجاری یا تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند.
شفیعی ادامه داد: تا چندی پیش کشورهای غربی به ویژه آمریکا به دلیل رشد دانش تجارت الکترونیک از آن به عنوان ابزار قدرت بهره میبردند. از سویی شاهد بودید کشورهای غربی از دانش حوزه فناوری در راستای جهتدهی و دستکاری افکار عمومی و سرازیر ساختن جریان اطلاعات به صورت یکسویه از کشورهای غربی به جهان سوم استفاده میکردند. بدین ترتیب امروزه چین و آمریکا در حال رقابت در حوزه فناوریهای الکترونیکی و تجارت الکترونیک هستند. حال آنکه بدون شک گسترش فناوریهای چینی به معنی کم اثر شدن فناوریهای آمریکایی است.
این کارشناس بینالملل افزود: از منظر ایدئولوژی و نوع نگاه به نظم بینالمللی، چین با کشورهایی که با رویکردهای آن همسویی دارد، همکاریهای مؤثرتری برقرار میکند. بنابراین ایران و چین باتوجه به نگاه تجدیدنظرطلبانهای که به نظم لیبرال آمریکایی دارند، میتوانند در عرصه اطلاعاتی و ارتباطاتی با هم همکاری کنند. این همکاری بدین صورت خواهد بود که پالایش و اصلاح اطلاعاتی در جوامع چین و ایران مبادله و پیگیری میشود.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خط و نشان بی سابقه آلبانی برای منافقین» نوشت: به نوشته روزنامه اشپیگل، «ادی راما» نخست وزیر آلبانی در اولین اظهارات بعد از یورش پلیس این کشور به کمپ اشرف ۳ گفت: مجاهدین چند سال است که در کشور ما هستند. از حضورشان استقبال میکنیم اما به شرطی که آنها از آلبانی به عنوان سکویی برای عملیاتهای خود استفاده نکنند اما مهمانان ما بارها این توافق را نقض کردهاند. وی در پاسخ به سوالی درباره اقدامات سایبری منافقین علیه حکومت ایران نیز گفت: آلبانی هیچ قصدی برای در جنگ بودن با ایران ندارد و دوست ندارد که هیچ کسی از مهمان نوازی ما سو استفاده کند.
ادی راما در ادامه در پاسخ به این سوال خبرنگار اشپیگل که چرا درخواست «باراک اوباما» در سال ۲۰۱۶ برای میزبانی از هزاران نفر از نیروهای مجاهدین خلق در آلبانی را پذیرفتهاید؟ گفت: این یک عملیات نجات جان انسانها بود و وقتی که یک دوست مثل باراک اوباما از ما برای چنین کاری درخواست کمک کرد ما با افتخار آن را قبول کردیم. وی در جواب این سوال که آیا اگر جای مجاهدین بودید آلبانی را ترک میکردید؟ نیز گفت: «من از خشم نسبت به حکومت ایران آگاه هستم. اما کشور ما به عنوان یک سنگر در جنگی استفاده میشود که جنگ ما نیست. بله شما همیشه حق دارید برای آزادی بجنگید اما اگر این را میخواهید خاک آلبانی جای آن نیست و باید آن را ترک کنید.»
هزینه عملیات سایبری
به دنبال حمله سایبری در آبان سال ۱۴۰۰ به جایگاههای پمپبنزین در ایران که منجر به اختلالات جدی در روند سوختگیری در سراسر کشور شد، منافقین و سرویسهای امنیتی حامی آنها در سال ۱۴۰۱ سرمایهگذاری بیشتری روی این اقدامات انجام دادند و بیش از ۸ هزار و ۳۲۱ بار به شبکه زیرساختی کشور حمله سایبری کردند. نهادهای امنیتی، آماری از اینکه منشأ این حملات کدام کشور بوده و چه میزان از این حملات توسط منافقین انجام گرفته، ارائه ندادهاند اما گفته میشود هک سایت شهرداری تهران، وزارت خارجه، وزارت آموزشوپرورش و… توسط این گروهک انجام شده است. فرهیختگان آنلاین نوشت: کمتر از یک سال پس از حمله سایبری به پمپبنزینهای ایران در تیر و شهریور ۱۴۰۱ دو حمله بسیار سنگین سایبری بخشی از زیرساختهای آلبانی را از کار انداخت. در یکی از این حملات بهطور موقت تمام سیستمها از جمله سامانه جامع مدیریت اطلاعات که ورود و خروج در گذرگاه مرزی را ثبت میکند، تعطیل و در پی آن صفهای طولانی در دو گذرگاه مرزی این کشور تشکیل شد.
در سرورها چه اطلاعاتی وجود دارد؟
تصاویر پهپادهای پلیس آلبانی از مقر منافقین نشان میداد که اعضای این گروهک برخی اسناد را پیش از آنکه به دست پلیس برسد، به آتش کشیدند و برخی نیز با ایجاد سپر انسانی ۳۰۰ نفره، مانع بازرسی چند ساختمان مهم این گروهک تروریستی شدند. دسترسی به اطلاعات در درون آن ساختمانها بسیاری از گرهها درباره این گروه جنایتکار را باز خواهد کرد.
پایان مدارا
تهران در قالب دیپلماسی امنیتی طرفهای غربی را متوجه هزینه ماجراجوییهایشان کرد و هشدار داد درصورت مماشات با شبکه تروریسم تهران دست به کار خواهد شد و به هر شکل ممکن تهدید را از بین میبرد. ایران در مواجهه با داعش و موشکباران مقر گروهکهای تروریستی در اقلیم کردستان این گزاره را تثبیت کرد که هیچ شکلی از تهدید را برنمیتابد و آن را در مبدأ هدف قرار میدهد.
منافقین چه خواهند کرد؟
دو دهه قبل و در جریان دستگیری مریم رجوی و ۱۶۰ نفر از اعضای منافقین در فرانسه به اتهام ارتباط با فعالیتهای تروریستی برخی از اعضای این سازمان به دستور مسعود رجوی دست به خودسوزی در مقابل سفارتخانههای فرانسه در نقاط مختلف جهان زدند. در روزهای گذشته، اعضای این گروهک در مقابل سفارت آلبانی یا ایران در کشورهای اروپایی تجمعاتی برگزار کردند و اقداماتی را نیز در دستورکار داشتهاند اما در انجام آن ناکام بودند.
چه اتفاقی باید بیفتد؟
بهطور حتم پایان دادن به حضور منافقین بهصورت یک تشکیلات در آلبانی مهمترین برنامهای است که ایران آن را دنبال میکند. اما در کنار آن ایران مصرانه خواهان بررسی پرونده فردی اعضای منافقین برای اعطای پناهندگی به آن هاست.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مدعیالعموم کجاست؟» نوشت: دیروز «اوقاف»، امروز «مجلس» و فردا…؛ روزی نیست که تیر تهمت و شایعه، نهادها، سازمانها و شخصیتهای مختلف کشور را درگیر حاشیههایی نکند که ازسوی برخی افراد درسطح رسانهها و فضایمجازی ایجاد میشود؛ رویکردی که اهداف مختلفی را پیگیری میکند و میطلبد مدعیالعموم، بهعنوان حافظ حقوق عامه، نقشآفرینی مؤثرتری در این زمینه داشته باشد.
طی ماههای گذشته بهدفعات شاهد انتشار مطالبی علیه برخی شخصیتها و نهادهای کشور بودهایم که یا بهکلی تهمت و افترا بوده یا با بیان ناقص یک موضوع، رویکرد وارونهسازی حقایق و تخریب چهره و عملکرد برخی اشخاص و نهادها را دنبال میکرده است. دراین میان اما در برخی از موارد انتظار بحق افکارعمومی برای پیگیری موضوع و معرفی حاشیهسازان و تهمتزنندگان برآورده نشدهاست؛ موضوعی که درصورت تحقق میتواند زمینهساز تقویت روزافزون اعتمادعمومی به مسئولان اجرایی و ساختارهای اجرایی کشور شود.
بر همین اساس هم بود که رهبرمعظمانقلاب در دیدار اخیر مسئولان دستگاهقضایی با ایشان، تأکید کردند قوه قضائیه باید با «برنامهریزی»، «انضباط» و «باقاعده» برای احیای حقوق عامه وارد شود و اجازه ندهد عدهای با استفاده از فضایمجازی و… زمینهساز تشویق اذهانعمومی و امنیت روانی جامعه شوند.تأکیدهای مقاممعظمرهبری به مقامهای دستگاه قضائی درباره ضرورت تقویت امنیت روانی جامعه و برخورد مناسب با برهمزنندگان امنیت روانی مردم در شرایطی است که در ماههای اخیر شاهد طرح شایعههایی بودهایم که با نیتهای مختلف، سبب خدشه وارد شدن به اعصاب عمومی جامعه شدهاست؛ رویکردی که افکار عمومی انتظار دارد برخوردهای مناسب ازسوی مدعیالعموم با چنین رویههای مذمومی انجام شود.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «در ستایش پویایی مناسک» نوشت: مهمونی ۱۰ کیلومتری یکی از دو پدیده سال ۱۴۰۱ بود. مهمونی ۱۰ کیلومتری در کنار سلسله اجتماعات سرود سلام فرمانده، دو مراسم آئینی نوین بودند که هیچ سابقهای در میان فرهنگ مناسک شیعی مردم ایران نداشتند اما شدیداً مورد استقبال مردم قرار گرفتند. چیز دیگری در مورد هر دوی این پدیدهها صادق بود، حمایت کامل حاکمیت از آنها بود. حمایتی که گاه، رنگ تصدی گری به خود میگرفت و آن را کم و بیش رنگ و جلایی حکومتی میبخشید. اما آنچه سلام فرمانده را تبدیل به یک پدیده میکرد، بدون شک استقبال ناب مردمی بود. مهمانی ۱۰ کیلومتری هم اگرچه یک ایده حکومتی بود، استقبال مردمی از آن باعث میشود نتوانیم آن را یک حرکت حکومتی بدانیم. هرچند که حاکمیت با تمام ابزارهایی که در دست داشت، به حمایت تبلیغی و زیرساختی از آن میپرداخت.
آیا اینکه حکومتی بتواند با اقتباس از مناسک پیشین دست به خلق مناسکی بزند که با استقبال مردم مواجه شود، پدیده منفیای به شمار میآید و از اصالت دینی برخوردار نیست؟ پاسخ این سوال از آن جهت خیر است که پویایی در ذات مناسک و نتیجه احساسات زنده دینی است. بدعت، مفهومی است که در مناسک مصداق چندانی نمیتواند پیدا کند. بخواهیم یا نخواهیم احساسات دینی، خلاقیت انسان را مانند هر منبع الهام دیگری بر میانگیزد. مناسک در اغلب موارد، از حس و ذوق دینداران پیروی میکند و نه از عقل و منطق صرف. حکومت ساخته بودن مناسک نیز نمیتواند به خودی خود یک آسیب شمرده شود، چراکه اگر آنها توسط مردم امضا شوند و مورد استقبال قرار بگیرند، تبدیل به آیینهایی مردمی میشوند.
اضافه بر این، هیچ آئینی بدون حمایت حکومتها، نمیتواند فراگیر و ماندگار شود. صدها سال بود که علما و شیعیان، تک به تک و مخفیانه از نجف تا کربلا را به قصد زیارت امام حسین علیه السلام پیاده میرفتند، چرا هیچ گاه اربعین این عظمت فعلی را نیافت؟ حتی مراسم عزاداری در ایران تا حد زیادی مدیون حمایتهای صفویان است.
مهمونی ۱۰ کیلومتری، بستری است که حکومت ایجاد کرده، به دلیل ظرفیتی که در جامعه آن را احساس کرده است. وقتی حکومت تنها به آزاد شدن ظرفیتهای جامعه کمک میکند، نمیتوان نام چنین مراسمی را حکومت ساخته نامید.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «غربگراتر از غرب» نوشت: داستان شورش چندساعته «واگنر» در روسیه و نوع واکنش رسانهها و حسابهای کاربری فارسیزبان به آن باز هم یک داستان قدیمی، و، اما تلخ، را به ذهنها متبادر کرد؛ غربگرایی افراطی برخی فارسیزبانان!
غربگرایی در دنیا چیز عجیب و جدیدی نیست، اما گاه مشاهده میشود در برخی کشورهای غیرغربی سنخی از نوع افراطی آن مشاهده میشود که در خود غرب هم مشابه آن یافت نمیشود. اینجاست که عبارت «کاتولیکتر از پاپ» در خصوص برخی سخنوران، اهل رسانه و بهاصطلاح روشنفکران وطنی معنا مییابد، با این تفاوت که واتیکانشان، واشنگتن و لندن و پاریس است و هرچه که در کره خاکی به دور مدار غرب میچرخد!
غربگرایان وطنی فقط به غرب گرایش و تمایل فکری ندارند، بلکه بخشی از آنها شیفته و دلباخته و حتی مجنون غرباند و آنچنانکه وحشی بافقی گفته «اگر در دیده مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی». اینان نیز بهجز جمال لیلیشان و البته ضعف و نقصان دشمنان لیلی چیزی نمیبینند. منتقدان خود را با صفت «ایدئولوژیزده» تخطئه میکنند، اما از هر فرد ایدئولوژیکی تعصب بیشتری نسبت به قبله آمالشان دارند. چشم دیدن هیچ نقطهضعفی را در ینگهدنیا ندارند و اگر هم یک رسانه یا سخنوری (حتی غیرحکومتی) در داخل گوشهای از لختی پادشاه غرب را به پیش چشمشان آورد، فوراً به او پرخاش میکنند که مگر خودمان در کشور مشکل نداریم که اینها را یادآور میشوید.
در واقع نمیخواهند و مایل نیستند کسی نازیبایی لیلیشان را – ولو بهاندازه یک خال گوشتی- بازگو کند. در ذهنشان افسانه شکستناپذیری غرب جا خوش کرده و نمیتوانند باور کنند که در جایی از کره خاکی قدرتهای غربی نتوانند به اهدافشان برسند یا قدرتهای غیرغربی گوی سبقت را بتوانند از آنها بربایند. دشمنان غرب، دشمنشان است و آرزوی ناکامی آنها را دارند و شاید دلیل اصلی ذوقزدگی اینها در ساعات اولیه شورش روسیه همین بود و در پی آن بودند که آرزوی خود را به جای تحلیل بنشانند و لحظهبهلحظه و بهگونهای مبالغهآمیز از پیشروی خیالی به سوی مسکو خبر میدادند. در جهانبینیشان وابستگی فکری به یک قدرت مادی پیشفرض است و غربپرستی چنان در باورشان عمیق شده که گمان میبرند همگان لابد قبلهای مادی، چون خودشان دارند که در برابر آن خضوع و خشوع کنند و منتقدان خود را - بدون دلیل و سند- به وابستگی به قدرتهای غیرغربی متهم میکنند. همینها که باوری به استقلال فکری و سیاسی ندارند، شعار اصیل انقلاب یعنی «نه شرقی و نه غربی» را به رخ میکشند و به روی خود نمیآورند که منظور از شرقی در این شعار بلوک شرق در جهان دوقطبی است نه جهان امروز در آستانه نظم غیرمتمرکز و اساساً هم شیفتگان غرب را چه به شعار نه شرقی نه غربی؟
برخی فکر میکنند که غربگرایی افراطی نوعی واکنش متقابل به انقلاب اسلامی و در واقع کنشی اعتراضی و لجاجتآمیز است، اما این تصور ناشی از مطالعه نکردن تاریخ است. پیدایش غربگرایی افراطی در ایران ربطی به تحولات انقلاب اسلامی ندارد و سابقهای به درازای تاریخ مواجهه ایرانیان با غرب دارد. از آن جمله معروف روشنفکر وطنی که میخواست از فرق سر تا نوک پا را غربی کند که بگذریم هم اگر نخستین سفرنامههای فارسیزبانان را به غرب بخوانید، از والگی و شیدایی زائدالوصف در برابر جلوههای ظاهری غرب و ندیدن نیمههای تاریک آن پیداست که با داستانی یکصدوپنجاه ساله طرفیم.
مگر نه این است که جلال پیکر شیخ فضلالله بر دار را نماد «استیلای غربزدگی پس از دویست سال بر بام سرای این مملکت» میداند؟ امام راحل که فتحالفتوح تاریخ معاصر را رقم زد و به سلطه بیگانگان بر ایران پایان داد چه زیبا پیشبینی کرد که هرچند از شر پهلویها خلاص شدیم، اما از شر تربیتیافتگان بیگانه خلاص نمیشویم، چراکه «اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی میباشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند»؛ و هزار افسوس که سرسپردگان غرب، امروز پیروان انقلاباسلامی را سرسپرده میخوانند!
غربگرایی افراطی را فعلاً پایانی نیست، اما غروب غرب را حتی برخی از روشنفکران و خردمندان مستقل غربی هم اذعان دارند. حتی برخی سیاستمداران غربی هم تلویحاً از آن سخن گفتهاند. هرچند میتوان پیشبینی کرد که اگر روزی مثلاً رئیسجمهور آمریکا هم صراحتاً افول و زوال غرب را فریاد زد، این غربپرستان انکار کنند، بسان آن مجلس ختمی که سخنران گفت مرحوم وصیت کرده که در عزای من لباس سیاه نپوشید، ناگهان کاسهای داغتر از آش فریاد زد که مرحوم غلط کرد ما به احترامش سیاه میپوشیم!
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «ادامه کاهش قیمت مسکن» نوشت: «مسکن» کلمهای است که تداعیگر معانی مختلف ی برای اقشار مختلف است؛ کلمهای که برای برخی افراد تداعی آرامش و آسایش بوده و برای برخی دیگر دغدغه و استرس را به همراه دارد. البته ناگفته نماند برای برخی افراد نیز نماد سرمایه و افزایش دارایی است.
مسکن در اغلب کشورها به عنوان یک کالای مصرفی تلقی میشود اما چند وقت است در کشور ما ماهیت خود را از دست داده و به یک کالای سرمایهای تبدیل شده است. از قبل انقلاب اسلامی تاکنون مسکن دغدغه بسیاری از اقشار جامعه بوده است. با این حال از همان ابتدا دستخوش نوسانات قیمتی بوده که روزبهروز شرایط را برای تأمین آن سخت کرده و این موضوع در دهه ۹۰ به اوج خود رسید. پس از بیتوجهی مکرر مسؤولان در دولتهای گذشته، حال پس از گذشت ۲ سال از عمر دولت سیزدهم، مردم شاهد روند نزولی قیمتهای مسکن در مناطق مختلف کلانشهرها بویژه تهران و شهرهای اقماری آن هستند.
بررسیهای انجامشده از روند قیمت مسکن در کشور گویای بیمیلی افراد برای خرید و فروش مسکن بوده که خود عامل اصلی این کاهش قیمتها شده است. کاهش قیمت مسکن در برخی کلانشهرها همچون تهران و البرز به وضوح قابل لمس است و حتی این روند به بسیاری از شهرهای اقماری تهران نیز سرایت کرده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فرانسه در لبه پرتگاه» نوشت: دولت فرانسه طی روزهای گذشته همه ابتکارات خود را برای کنترل اوضاع به کار گرفته است. اعمال قانون منع آمد و شد، بازداشت گسترده، سرکوب و تبدیل فرانسه به یک پادگان نظامی بزرگ. دولت ماکرون پنجشنبه تا ۴۰ هزار پلیس را برای سرکوب اعتراضات بسیج کرده بود اما روز جمعه مجبور شد که این تعداد را به ۴۵ هزار تن افزایش دهد. نخستوزیر فرانسه حتی اعلام کرد که ژاندارمری از خودروهای زرهی برای سرکوب شورشها استفاده خواهد کرد. با این وجود گزارشها نشان میدهد که ابعاد شورشها و تخریب اموال عمومی بسیار شدیدتر بوده است. به گفته «جرالد دارمین»، وزیر کشور فرانسه فقط از جمعه تا صبح روز شنبه ۹۹۴ نفر دستگیر شدهاند و ۸۷۵ نفر هم شب قبل آن بازدشت شدهاند. به این ترتیب، مجموع بازداشتیها ۱۸۶۹ نفر میشود.
با وجود حضور گسترده پلیس، در جریان اغتشاشات جمعه شب ۴۹۲ ساختمان مورد حمله قرار گرفت، حدود ۲۰۰۰ خودرو به آتش کشیده شد و دهها مغازه غارت شد. بر اساس این گزارش بیش از ۳۸۰۰ آتشسوزی نیز در جادههای عمومی فرانسه رخ داد. بنا بر گزارش خبرگزاری روسی «اسپوتنیک»، وزارت کشور فرانسه از زخمی شدن حدود ۸۰ نیروی پلیس در جریان ناآرامیهای شب گذشته در این کشور خبر داد. وزارت کشور فرانسه همچنین در فرمانی سراسری، خدمات اتوبوسرانی و تراموا در سراسر کشور را از ساعت ۹ شب روز جمعه متوقف و فروش وسایل آتش بازی را ممنوع اعلام کرد و خواستار آن شد که از فروش و حملونقل قوطیهای بنزین، اسید و سایر مایعات قابل اشتعال جلوگیری شود. علیرغم آنکه تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی حکایت از خشونت و درگیری دارد، رسانههای فرانسه مدعی شدهاند که جمعه شب در مقایسه با شبهای قبل از آن آرامتر بوده است.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بندبازی غرب روی «بندهای غروب» نوشت: تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر پابرجا نگه داشتن تحریمهای برنامه موشکهای بالستیک ایران خبری بود که دو روز پیش، خبرگزاری رویترز به نقل از مقامهای آگاه دیپلماتیک اعلام کرد و مدعی شد که این تصمیم اروپا به دلیل نگرانی از استفاده روسیه از پهپادهای جمهوری اسلامی علیه اوکراین، احتمال انتقال موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی به روسیه و نقض توافق هستهای ۲۰۱۵ از سوی جمهوری اسلامی گرفته میشود. رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی ادعا کرده که «موضوع برنامههای حفظ تحریمها به ایران اطلاع داده شده و اکنون پرسش این است که ایرانیها چه پاسخ و گامهای تلافیجویانهای در برابر حفظ تحریمها خواهند داشت.»
برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شامل محدودیتهای هستهای و غیرهستهای برای ایران بود که برخی از آنها به دلیل داشتن تاریخ انقضای معین از سوی غربیها به عنوان بندهای غروب (Sunset Clauses) یاد میشوند. در چهارچوب همین قطعنامه مقرر شد تحریمهای موشکی علیه ایران در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ یعنی کمتر از چهار ماه دیگر بر اساس متن توافق هستهای منقضی شود، اما اکنون رویترز مدعی شده اروپا قصد دارد به تعهد قبلی خود مبنی بر لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران تمکین نکند و همانند آمریکا برخلاف بخشی از متن مندرج در توافق هستهای ۲۰۱۵ عمل نماید.
یک ادعا و دو مفروض
انتشار این ادعا که به طور واضح به عهدشکنی احتمالی اروپا نسبت به اجرای تعهداتش در قالب توافق هستهای اشاره دارد فارغ از دو مفروض قابل ارزیابی نیست؛ نخست میتوان این خبر را در ادامه روندی دید که رسانه انگلیسی رویترز به عنوان یکی از رسانههای مشهور جهان غرب برای چندمین بار در ماههای اخیر در پیش گرفته و ادعاهای جدیدی را به سرفصل خبری خود تبدیل کرده که در ضدیت با روندی است که میتواند به حل دیپلماتیک مذاکرات رفع تحریمها بینجامد.
بنابراین وقتی این رسانه غربی روند مذاکرات رفع تحریمها را که در موقعیت حساس و سرنوشتسازی قرار گرفته و نوید تحولات مهمی میدهد، با انتشار سیگنال منفی از سوی اروپا تحت تأثیر قرار میدهد، این واقعیت معلوم میشود که هدف اصلی، قرار دادن دوباره گفتوگوهای ایران و غرب در «بنبست» جدید است؛ اقدامی که در چهارچوب جنگ روانی پیشتر آزموده شده غرب صورت میگیرد و به نظر میرسد از عواقب ناگزیر تحولات مثبتی باشد که در روند مناسبات منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «مهمترین بازوی فکری دولت در خطر تعطیلی» نوشت: یکی از انتقاداتی که از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم وارد میشد این بود که این دولت به لحاظ گفتمانی چیزی برای ارائه نداشته یا حداقل اگر هم کلانایدهای در این زمینه دارد نتوانسته آن را به جامعه ارائه کند.
نهایتاً اما رئیسجمهور بعد از چندین ماه عدالت و جمهوریت را بهعنوان گفتمان دولت اعلام کرد. برای اینکه در جامعه فهمی عمومی از گفتمان دولت به وجود بیاید فارغ از شیوههای عملکردی یا ارائههای تکخطی از زبان مقامات بالادستی باید مفاهیم فکری عمیقی نیز درمورد مسائل جامعه به وجود بیاید تا جامعه درمورد مسائل مختلفی که در آن اختلاف نظر وجود دارد بتواند موضع احتمالی دولت را پیشبینی کرده و خود را برای آن آماده کند. بهطور مثال زمانی که دولت سیزدهم یکی از شعارهای خود را جمهوریت تعریف میکند مردم باید بتوانند موضع دولت درمورد مسألهای همچون گشت ارشاد را که در جامعه شکافهایی نیز به وجود آورد تشخیص دهند. این امر نیز جز از طریق اعلام موضع صریح، بیپرده و کاملاً همسو دولتمردان محقق نخواهد شد.
درصورتیکه دولتمردان درمورد مصادیق اینچنینی اظهارنظر نکرده یا دچار تشتت شوند این تلقی به وجود میآید که دولت یا استدلال قابل دفاعی نداشته یا از صراحت در بیان موضع خود اجتناب میکند. خروجی این فرآیند این باور را تصدیق میکند که عملاً گفتمان قدرتمندی بهعنوان پشتوانه دولت وجود ندارد. چنین چالشی هیچ وقت درمورد مسائل پیشپاافتاده به وجود نمیآید و دولتمردان اگر میخواهند خود را واجد یک دال گفتمانی متقن نشان دهند باید درمورد مسائل پیچیده و پراهمیت مواضع عقلانی اتخاذ کرده و آن را با قاطعیت ابراز کنند. اگرچه این توقع وجود ندارد که همه مجریان دولتی بتوانند درمورد مسائل پیچیده اظهارنظر دقیق داشته باشند اما مطالبه اینکه نهادی برای حلاجی مسائل پیچیده وجود داشته تا بتواند بهعنوان تریبون دولت پاسخگو نخبگان جامعه باشد امری منطقی است. بعد از تأسیس مرکز بررسیهای استراتژیک در زمان دولت هاشمی این توقع به وجود آمد که این مرکز تا حد زیادی بتواند چنین نقشی را ایفا کرده و دولت را از سردرگمی در مباحث اجتماعی عمیق برهاند. در دولت سیزدهم نیز طبعاً چنین توقعی از این مرکز و مسئولان آن وجود دارد که درمورد مسائل مختلف بهعنوان بازوی فکری دولت وارد عمل شده و حتی خود نیز به اظهارنظر بپردازند. این توقع البته بهخوبی برآورده نشده و جامعه نخبگانی کشور تاکنون خروجی بیشتر از پنج شماره مجله که البته در سه جلد به چاپ رسیده است از این مرکز ندیده است.
مجلاتی که مصادیق چالشبرانگیز آن در جامعه نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. حالا که کمتر از دو سال از آغاز به کار دولت سیزدهم گذشته زمزمههایی از احتمال تعطیل شدن دائمی مرکز بررسیهای استراتژیک به گوش میرسد تا اندک امید باقیمانده به استفاده از ظرفیت بازوی فکری دولت نیز از بین برود. بههرحال کنار رفتن محمدصادق خیاطیان از سمت ریاست مرکز با هدف نشستن بر صندلی ریاست صندوق نوآوری و شکوفایی این زمزمهها را محتملتر کرده و باید منتظر ماند و دید آیا رئیسجمهور تن به برچیده شدن مرکز بررسیهای استراتژیک خواهد داد یا سرنوشت دیگری را برای این مرکز رقم خواهد زد.
کد خبر 670001منبع: ایمنا
کلیدواژه: روزنامه کیهان روزنامه های امروز نخست وزیر آلبانی تيرانا منافقین سازمان منافقین روزنامه ایران روزنامه جوان روزنامه روزنامه فرهیختگان روزنامه وطن امروز روزنامه همشهری روزنامه خراسان باراک اوباما فرانسه فضای مجازی تیک تاک توافق هسته ای دولت سیزدهم اتحادیه اروپا استان قزوین احمد علیرضا بیگی روزنامه سياست روز گروه واگنر روسیه قیمت مسکن مسکن مهر پردیس اشپیگل شیعیان امام حسین ع اربعین سازمان اوقاف سلام فرمانده رهبر کاتولیکهای جهان کلاشینکف اوکراین رویترز عملیات سایبری کاخ سفید شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی توافق هسته ای درمورد مسائل دولت سیزدهم ۱۰ کیلومتری عنوان یک رسانه ها تحریم ها تیک تاک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۱۵۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مومنی: ببینید عزیزان با نرخ تورم در ایران چه گلی کاشتهاند!
دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست بررسی کتاب «تسخیر دولت» نوشته «الگزاندر هرتل فرناندز» و ترجمه «فاطمه قابل رحمت» سخن میگفت، ضمن واکاوی نظری و عملی این پدیده تصریح کرد: ما باید آرام آرام و به صورت فزاینده کاری کنیم که به این اجماعی ملی بریم که مهمترین ابزار برای غلبه بر چالشها و تحقق اهداف، ابزار اندیشه، خرد و دانایی است. نوع مواجهه ما و آمریکا را وقتی انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد بررسی کنید، وقتی آمریکاییها متحد استراتژیک در یک منطقه استراتژیک را از دست دادند، ابتدا شورای روابط خارجی آمریکا پروژه بسیار بزرگ و گران قیمتی را با موضوع بررسی علمی این مسئله و دادن پاسخهای راهگشا به این پرسش که حکومت آمریکا در تنظیم روابط خود با رژیم دست نشانده پهلوی در کجاهای کار اشتباه کرده بود کلید زد، آنها نقطه عزیمت خود را مسئله دانایی قرار دادند و نتیجه این شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز دیگر هیچ متحد استراتژیک خود را از دست نداده است.
به گزارش جماران، وی افزود: آنها این مسئله را یک کانون آسیب در نظر گرفتند و برجستهترین و شناخته شدهترین ایران شناسان را از سراسر دنیا بسیج کردند تا مطالعاتی انجام شود که بخشهایی از اندیشه تاریخی نظری هاش به زبان فارسی هم ترجمه شده است. در همین رابطه به کتاب «ریشههای انقلاب ایران» نوشته «نیکی کدی» میتوان اشاره کرد و حقیقتا در سراسر ایران نمیتوان چندان افرادی را معرفی کرد که به اندازه این فرد، مطالعات و مشاهدات بسیار عمیق و تالیفات پرشمار داشته باشد. اینکه آنها میتوانند منافع خود را در همه جای دنیا دنبال کنند، ریشه در این دارد که آنها به نهاد علم، پژوهش و دانایی اهمیت میدهند و میگویند برای ما مهم این است بدون توجه به گزینش عقیدتی، به صلاحیتهای او بها دهید.
از نگاههای صفر و یکی به ویژه در ساحت اندیشه فاصله بگیریمدر حذف و سانسور، از کجا، به کجا سقوط کردیم…
این اقتصاددان با بیان اینکه این اقدام شعور بسیار بزرگی میخواهد، اضافه کرد: نیاز شدیدی داریم که از نگاههای صفر و یکی به ویژه در ساحت اندیشه فاصله بگیریم. چه سقوط اندیشهای قبیحی در جمهوری اسلامی محسوب میشود که در حالی که مطهری در یکی از سخنرانیهای قبل از انقلابش قسم جلاله خورد و گفت اگر جمهوری اسلامی تاسیس شود من خودم برای معرفی مارکسیسم در دانشکده الهیات تلاش میکنم تا یک استاد بسیار باورمند و با کیفیت مارکسیست بیاورند و آموزش دهد. ببینید ما از آنجا به کجاها سقوط کردیم و دامنه حذف، سانسور و زیر فشارگذاشتن اندیشهها به کجا رسیده است.
خودزنی با رگهای بیرون زده و نهایت نادانیمومنی اظهارداشت: معلوم است که در چنین چهارچوبی وقتی برای حل مسائل پیچیده تان با رگهای بیرون زده، اما با نهایت نادانی و بی اعتنایی به حکمتهای اداره جامعه در یک محیط پرتنش و بسیار پیچیده اقدامی میکنید، خودزنی میکنید. اگر بعضیها این مسائل را متوجه نمیشوند، شاید هم متوجه میشوند، اما منافعشان با منافع ملی مغایرت دارد، مسئولان کلیدی کشور و به ویژه نهادهای نظارتی کمک کنند.
میگویند برویم کتابهای اقتصادی مطهری را خمیر کنیم!هم کشور را به ورطه نابودی میکشانند و هم آبروی دین خدا را میبرند
این عضو هیات علمی دانشگاه ادامه داد: دکتر شریعتی هم مانند مرحوم مطهری تلاش میکرد مسلمانان را به سمت این بلوغ بکشاند. نهایت بیچارگی است که امروز برخی حتی اندیشههای شریعتی را تحمل نمیکنند و حتی به جای اینکه اندیشههای اقتصادی مرحوم مطهری را نقد کنند، میگویند برویم کتاب هایش را خمیر کنیم! با کمال تاسف، از آنجا که اینها برچسب دینی به اقداماتشان میزنند هم کشور را به ورطه نابودی میکشانند و هم آبروی دین خدا را میبرند.
مومنی سخنرانی دکتر شریعتی با عنوان «به سر عقل آمدن سرمایهداری» را تاریخ ساز و از شاهکارهای او برشمرد و خاطرنشان کرد: در آن شرایطی که ما آن را درک کردیم و نسل بعد از ما درک ضعیفی از آن دارد، که در آن اندیشه کمونیستی جزء معتبرترین و محبوبترین اندیشهها در میان بخش بزرگی از جمعیت روشنفکران جهان بود، اتحاد جماهیر شوروی با آن قدرت شانه به شانه بلوک غرب و به ویژه آمریکا حرکت میکرد و برآوردهایی وجود دارد که میگوید در آن شرایط بیش از دو، سوم حرکتهای آزادی بخش در کشورهای در حال توسعه به شکلی با سوسیالیسم و اتحاد جماهیر شوروی ارتباط داشته اند، مطرح کردن این ایده توسط دکتر شریعتی بسیار هوشمندانه و شجاعانه بود.
به گفته این استاد دانشگاه؛ دکتر شریعتی در این خطابه گفت خدمتی که مارکس به نظام سرمایه داری کرد قابل مقایسه با خدمات هیچ یک از شیفتگان نظام سرمایه داری نیست. او در مقام مقایسه این استدلال را مطرح کرد که هم مارکس و هم پیروان او در ساحت اندیشه و عمل، شمشیر را علیه نظام سرمایه داری از رو بسته بودند با این حال، آمریکاییها اجازه دادند اندیشه مارکسیستی در دانشگاهها و مراکز دانشگاهی شان حضور داشته باشد و محصول عرضه کند.
مومنی اضافه کرد: هدف آنها این بود که آنها که تا این اندازه نسبت به نظام سرمایهداری آلرژی دارند جزئیترین کانونهای آسیب پذیری نظام سرمایهداری را برملا کنند، بعد نقدهای آنها بررسی شود و مسائلی که میتواند اساس سرمایه داری را تهدید کند، را برطرف میکنند و این کار را هم کردند. حتی ذیل مفهوم «دولت رفاه»، معطوف کردن بخشهایی از سود سرمایه به رفاه عمومی و دستمزد نیروی کار، بقای نظام سرمایهداری را تضمین کردند. در طرف دیگر اندیشه سوسیالیستی، چون هرجا که رفت با عنصر استبداد، سرکوب و جلوگیری از آزادی اندیشه گره خورد، بلوک شرق فروریخت. کار نظام سرمایهداری به جایی رسید که کسی در استاندارد «فوکویاما»، مقاله و سپس کتاب «پایان تاریخ» نوشت.
جامعه دچار پس افتادگی اندیشهای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده استرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه بسیار غم انگیز است که گویی بخشهایی از ساختار قدرت در ایران، هنوز این مسائل بسیار ابتدایی که ۵۰ تا ۷۰ سال پیش، ذخیره دانایی اهل علم به آن رسیده بود و آن را ترویج میکرد را هم نمیدانند و نمیخواهند بدانند و جامعه ما دچار پس افتادگی اندیشهای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده است.
وی با بیان اینکه برای پدیده تسخیر دولت، سه کلید اصلی وجود دارد، تاکید کرد: هر میزان این مسائل را نشر دهیم و به ویژه، سطح درک حکومتگران گرامی از این مسائل بالاتر رود، منافع بسیار بزرگ به این جامعه میرسد. یک عده افراد تندرو که متاسفانه فاقد بنیه اندیشهای و تحلیلی حداقلی هستند، ممکن است بگویند با انتشار این کتاب که به عدالت اجتماعی میپردازد به ترویج اندیشه آمریکایی کمک شده است، این بساطها که متاسفانه ما با آنها روبرو هستیم، بسیار شرم آور و غیراخلاقی و ضداسلامی است.
نقش تعیین کننده به «پول» دادن، منشا آسیبهای بسیار بزرگ و ناپایداریهای وسیع شده استمومنی تاکید کرد: در کتاب «تسخیر دولت» آمده که سازوکارهایی پدیدار شده که در آن، به شیوههای نامرئی و غیرمستقیم در عرصه سیاست گذاری حیات جمعی، «پول» نقش تعیین کننده پیدا میکند و این مسئله منشا آسیبهای بسیار بزرگ و ناپایداریهای وسیع شده است. یعنی کسانی که در جایگاه امنای مردم نشسته اند، پول میگیرند ناموس فروشی و عقیده فروشی میکنند و علیه منافع عامه مردم کمک میکنند تا قاعدههای سرمایه سالارانه و ضدمردمی به تصویب برسد.
شاه سقوط کرد، چون کانونهای تجهیزکننده منابع مادی به تسخیر غیرمولدها درآمده بوداین استاد اقتصاد با بیان این پرسش که آیا ما در معرض این آسیب نیستیم، گفت: اگر خواستید در این زمینه کارهای جدی کنید، اکنون بیشمار کتاب در این زمینه وجود دارد که از درخشانترین آنها کتاب دکتر «حسین بشیریه» در ارزیابی آسیب شناختی از چرایی و چگونگی سقوط رژیم پهلوی است که در آن میگوید این رژیم سقوط کرد چرا که تمام کانونهایی که به تجهیز منابع مادی چه ارز و چه ریال میپرداخت، به تسخیر غیرمولدها در آمده بود و توضیح میدهد که سیاستهای پولی، مالی و تجاری دوره پهلوی علیه بخشهای مولد و علیه منافع فرودستان یا اکثریت فقیر جامعه عمل میکرد و اینها را با جزئیات در کتاب خود شرح داده است.
تسخیر کانونهای تصمیم گیری، تبدیل به پدیده فراگیر جهانی شدهاز نظام تصمیم گیری نسبت به حیاتیترین مسائلش حساسیت زدایی کرده اند
وی با اشاره به بخشهایی از کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار» که در آن توضیح داده شده تسخیرشدگی و به تسخیر درآمده شدن کانونهای تصمیم گیری و تخصیص منابع، تبدیل به پدیده فراگیر جهانی شده است، اضافه کرد: در این کتاب نشان داده شده که در کشورهای صنعتی و در حال توسعه این موضوع مسئله بسیار رایجی است. او توضیح داده آنها چگونه فریبکارانه و با مضمون ضد توسعهای و ناپایدارساز، منافع سوداگران بخشهای مالی را محور قاعده گذاریها کرده اند و از طریق آن، مافیاها را قدرتمند کرده اند. وجه مشترک آنها با تکیه بر مافیاهای رسانهای که از آنها پشتیبانی میکند این است که نظامهای تصمیمگیری را به ویژه در کشورهای در حال توسعه، نسبت به حیاتیترین مسائل مبتلا به شان حساسیت زدایی کرده اند و مسائلی که منحصرا منافع مافیاها و سوداگران مالی و غیرمولدها را تامین میکند را به قوانین و مقررات در کشور تبدیل کرده اند این کار در مقیاس جهانی انجام شده است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: عنصر دومی که به عنوان پیامد تسخیر مستقیم ساختارهای قدرت و نظام تخصیص منابع از سوی مافیاها و سرمایه سالاران مطرح میشود، این است که وقتی این کار انجام میشود احساس سرخوردگی فراگیر پدیدار میشود؛ چرا که وقتی به سختی دولتها را تغییر میدهیم و یا اگر توان کمی داریم، دو یا سه فرد خاص را در ساختار نهاد قدرت تغییر میدهیم، میبینیم آنها که به جای قبلیها آمده اند یک کاری میکنند که بگوییم صد رحمت به قبلی ها!
رد پای تسخیرشدگی در تداوم اجرای سیاست تعدیل ساختاریدر باتلاق گسترش فقر و نابرابری و وابستگیهای ذلت آور فروتر میرویم
مومنی گفت: از این دریچه به وضعیت خود نگاه کنیم آیا جای درنگ ندارد که مثلا در ۳۵ ساله گذشته در ایران چند دولت داشته ایم که در موضع شعار و اعلام مواضع در زمینههای مختلف، حرف هایشان فاصله زیادی با یکدیگر دارد، اما همه آنها با شدت و ضعف متفاوت از منطق منحط تعدیل ساختاری برای اداره اقتصاد ایران استفاده کرده اند. به همین علت است که اکنون شاهدیم مکررا در باتلاق گسترش و تعمیق فقر و نابرابریهای ناموجه و وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج فروتر و فروتر میرویم. این یک پدیده است.
پدیده تسخیر دولت را جدی بگیریماین اقتصاددان کتاب «سقوط نظم نئولیبرال» نوشته «گری گرستل» ترجمه «فرخ قبادی» را خارق العاده و درخشان توصیف کرد و ادامه داد: این کتاب، نشان میدهد به اعتبار شبکه نفوذی که در نظام سیاست گذاری اساسی آمریکا ایجاد شده، گاه در دولتها و مجلسهای دموکرات، مصوبههای افراطی سرمایه سالار به تصویب رسیده که هیچگاه جمهوریخواهان جرات نکرده بودند آنها را در دستور کار قرار دهند. از این زاویه به اهل خرد و دانایی و آنها که دلسوز توسعه کشور هستند توصیه میکنم بررسی کنند که خارج کردن بخشهای وسیعی از نیروی کار ایران از شمول امتیازات قانون کار در کدام دولت و مجلس تصویب شد. بررسی کنید امتیاز بانکهای خصوصی را چه کسانی و با چه شعارهایی در این کشور راه انداختند و چه کارهایی کردند. اگر فکر میکنید، مسئله از کارکرد انداختن و بیخاصیت کردن ساختار قدرت و آنها را به اسارت رانت خورها رباخوارها دلالها درآوردن برای جامعه ما مسئله قابل اعتنایی است، پس ما باید پدیده تسخیر دولت را جدی بگیریم.
پدیده بی خاصیت شدن و از کارکرد افتادن دولتها در ایران کاملا محسوس استنسبت به پدیده تسخیر دولت حساس شویم
مومنی توضیح داد: تسخیر شدگی ساختار قدرت در نحوه مواجه شدن با بحران ۲۰۰۸ که در آن فقط در عرض ۱۲ ماه اول پس از بحران، رقمی معادل ۴۷ هزار میلیارد دلار از بازارهای مالی جهانی ارزش زدایی شد اینگونه بود که تمام پس انداز خانوارها و افرد بیپناه و سرمایه سهامداران خرد دود شد و به هوا رفت، اما کنگره جلسه گذاشت و چند صد میلیارد دلار را میان همان موسسهها و سوداگران بانکی و بیمهها توزیع کرد! با اینکه فقرا بودند که به خاطر این بحران بیخانه شدند، اما کسانی تحت عنوان بحران چاق شدند که خودشان مسبب بحران بودند. پدیده بیخاصیت شدن و از کارکرد افتاده دولتمردان و دولتها در ایران ۱۰۰ پله محسوستر از کشورهای دیگر است. باید به این مسئله حساس شویم و اوضاع و احوالمان را از تخریب شدیدتر مصون بداریم و اگر شد قدری بهبود دهیم. اینگونه نباشد که بهبودی اندک هم جزء حسرتهای جامعه ما شود.
تسخیرشدگی دولت، عامل بی اعتنایی به نیازهای واقعی جامعه استوقتی دولت تسخیر میشود، چاقتر کردن دلالها، رباخورها و مافیاها در دستور کار قرارمی گیرد
دغدغههای کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد
وی با بیان اینکه در این کتاب آمده وقتی تسخیر دولت اتفاق میافتد مشخصه کلیدی جهتگیریهای سیاست گذاری و قاعده گذاریها این است که به شرایط واقعا موجود جامعه و نیازهای واقعا موجود آن کمترین اعتنا میشود، تصریح کرد: هدف این است که دلال ها، رباخورها، مافیاها و وارداتچیها چاقتر و چاقتر شوند. این هدف دنبال میشود و به اینکه واقعا نیاز جامعه ما چیست اعتنای بایسته نمیشود. از این زاویه مسائل حاد و تهدیدهای کشنده جامعه ما را با دغدغههای کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس مقایسه کنید.
تجربه حکومت یک دست را زیر ذره بین بگذاریدعبرت آموز است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: تعجبی نیست آنها که منافعشان را دنبال میکنند راجع به این مسئله حرفی نزنند، اما اهل خرد و دانایی و دانشگاهیان پژوهشگران ما هم نمیخواهند راجع به این مسئله فکر کنند که آیا تصادفی است که مطابق گزارش بانک جهانی که مرکز پژوهشهای مجلس هم روی آن صحه گذاشته، سال ۱۳۸۵ یعنی اولین سال پس از مسئول شدن یک بینش و دولت خاص، رتبه ایران از نظر شاخص عملکرد محیط زیستی که کیفیت محیط زیست را نشان میدهد ۵۳ بوده و سال ۱۳۹۱ در سال پایانی همان دولت، رتبه جهانی ایران از نظر کیفیت محیط زیست از ۵۳ به ۱۱۴ سقوط کرده است. اگر تجربه حکومت یک دست را زیر ذرهبین بگذاریم عبرت آموز خواهد بود.
در هشت سال دولت احمدی نژاد، قیمت نان ۳۲برابر شدواقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کنندههای ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاهها تورم زا نیست، اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمیکنید و میگویید تورم زا میشود.
مومنی تاکید کرد: عزیزان با شعار اینکه نان را سر سفره مردم بیاورند روی کار آمدند و در همان ۸ سال، به صورت نمادین قیمت نان ۳۲ برابر شد! آیا اینها چیزهای کوچکی است که هیچ حرفی درباره آن زده نمیشود! گفت میخواهم فقط عدالت برقرار کنم همان دولت در گزارشی اعلام کرد در ماههای پایانی مسئولیتش شاخص فلاکت در ایران دو برابر ماههای اولی شد که او مسئولیت بر عهده گرفته بود. باید از آنهایی که گزافه گویی میکنند و با شعارهای توخالی و پوچ، ایران را در معرض هزینههای غیرعادی قرار میدهند و رفتارهای مشکوک دارند و فشارهای تحریمی را کاغذ پاره مینامند و بلایایش را جامعه به صورت بین نسلی متحمل میشود، از دریچه مفهوم تسخیرشدگی دولت نگاه کرد و باید عبرت آموز باشد.
عملکرد دولت احمدی نژاد را چگونه میتوان با پدیده تسخیرشدگی دولت توضیح داد!این استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان اینکه چرا نباید راجع به اینها فکر و بحث کنیم و سطح دانایی هایمان را بالا ببریم تا دوباره در چنین چالههایی نیفتیم توضیح داد: مهر سال ۱۳۹۲ که این دولت با دولت بعدی جایگزین شد، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که معتقدم تکان دهندهترین گزارشی است که این مرکز پژوهشی در تاریخ خود منتشر کرده، با مقایسه کارنامه دولت احمدی نژاد با دولت آقای خاتمی، از زاویه ۳۵ شاخص اعلام کرد که طرفین دعوای هولوکاست چند ۱۰ سال است که مسائلشان را با یکدیگر حل کرده اند و کاملا با یکدیگر هماهنگ و در یک جبهه هستند، اما یکباره سر و کله این فرد پیدا شد و گفت ما از هولوکاست کوتاه نمیآییم. باید گفت شما که از امور روزمرهتان بر نمیآمدید، دعوای ۸۰ سال پیش را زنده کردید، آن هم درباره چیزی که طرفین دعوا با یکدیگر حل کرده اند. بعد بیامان حرفهای تند تنش آفرین به اسم اظهارات ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی را باب کردند. در آن گزارش گفته شد در دوره ۸ ساله مسئولیت احمدی نژاد، ارزبری هر واحد تولید ناخالص داخلی ایران نسبت به دوره آقای خاتمی ۵ برابر شد! یعنی سریعترین و عمیقترین تدابیرعمق بخشنده به وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج برای اداره امور جامعهمان انجام شد. آیا ما نمیخواهیم از آنها عبرت بگیریم! حساس شدن به پدیده تسخیر دولت از این زاویه مهم است.
نفوذ را آنها شکل دادند که ایران را دچار وابستگیهای ذلت آور کردندسوراخ دعا را گم کرده اید!
مومنی گفت: متاسفانه ما در ایران ماجراهای دیگری هم داریم! گاه با شرافتترین و باسوادترین افراد را از حیز انتفاع میاندازند و در دانشگاه و جاهای دیگر حذف و برکنار میکنند تحت این عنوان که ما نسبت به پدیده نفوذ حساس هستیم! باید به آنها گفت شما سوراخ دعا را گم کرده اید! نفوذ را آنها شکل دادند که وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج را تا این میزان افزایش شاید دادند و فقر و فلاکت را بالا بردند. به جای ادا درآوردن اجازه دهید جامعهتان رشد کند و با هر دیدگاهی برخورد نقادانه و فعالانه داشته باشد.
نفوذیان با ابزار «نفوذ» ملیترین افراد را حذف میکننداین اقتصاددان با بیان اینکه این پدیده نفوذ هم گاه خود تبدیل به ابزاری میشود که آنها که خودشان نفوذی هستند داناترین، دلسوزترین، باشرف ترین، ملیترین و دیندارترین افراد این مملکت را حذف کنند، اظهارداشت: ببینید چقدر برای ما مسئله حیاتی و مهم است.
تا کار به فاجعه نکشیده رویه هایتان را تغییر دهیدرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: به عنوان یک هدیه به تمام نهادهای نظارتی کشور و به ویژه به روسای قوا که اکنون اختیارات بی سابقه دارند، میگویم تا کار به فاجعه نکشیده رویه هایتان را تغییر دهید. حکومت یکدست برای ما در تجربه قبلی آن کارنامه را رقم زد و اکنون ببینید در این دولت چه خبر است!
بیسابقهترین سقوط از نظر پاکدامنی اقتصادی حکومت در دوره احمدی نژاد رقم خورده استمومنی توضیح داد: به خاطر دارید در آن دولت چه بلوایی راه میانداختند و هر منتقدی را با این عنوان که، چون ما داریم با فساد مبارزه میکنیم آنها زخمی شده اند و ما را نقد میکنند کنار میگذاشتند، در حالی که بیسابقهترین سقوط از نظر پاکدامنی اقتصادی حکومت در دوره احمدی نژاد رقم خورده است؛ در حالی که او همه رقبا و منتقدانش را به فساد متهم میکرد! این موارد یک یا دو مورد نیستند. اینکه میگویم سران قوا و نهادهای فرادست آنها قبل از اینکه ما دوباره با شکنندگیهای بیشتر، همان تجربهها را تکرار کنیم برگردند و در این شیوه که شرافتمندترین و با کیفیتترین اهل اندیشه و اجرا را در کشور حذف کرده بازنگری کنند و عمیقا از ناحیه دین آنگونه که شهید بهشتی و قانون اساسی برای ما تعیین کرده و از زاویه خرد و تجربه روشها را مورد بازنگری اساسی قرار دهند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی عنوان کرده سال ۱۳۹۹ رتبه ایران از نظر کیفیت محیط زیست ۶۷ بوده و در دو سه ساله اخیر که حکومت یکدست را تجربه میکنیم به ۱۳۳ رسیده است، تاکید کرد: واقعا فهم اینکه فرونشست ها، گسل ها، آلودگی ها، بحران آب و دهها ماجرای محیط زیستی دیگر در ایران اساس بقای نسلها را تهدید میکند دشوار است و آیا این مسئله کم اهمیتی است که تریبونها و رسانههای عمومی ما به گونهای عمل میکنند که گویی مسئله بیاهمیت است! آیا تاکنون شده در نماز جمعه بحرانهای محیط زیست و فسادهای گسترده و وابستگی به واردات بیرویه مطرح شده اند! وقتی این موارد ترک شده بینید چه مواردی اولویت شده اند! این مواردی جدی است که ما بسیار نیاز داریم فهم خود را راجع به مسئله تسخیر نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع بالا ببریم.
مومنی ضمن انتقاد نسبت به اخراج دکتر «فاطمه قابل رحمت» از دانشگاه و تقدیر از او به سبب اینکه پس از این اخراج برای بالا بردن درک و توان علمی جامعه، دست به ترجمه کتاب زده است، با بیان اینکه آیا با این اخراج کیفیت علمی دانشگاه و دانشجویان بالا رفت! اظهار داشت: آیا از عقوبت مادی و عقوبت آن دنیایی نمیترسید که با این میزان کفران نعمت، دلسوزترین و با شرفترین و با کیفیتترین افراد، خصوصا در دانشگاه را به راحتی حذف میکنید؟
وقتی دولت تسخیر میشود، مفاهیم هم کارکرد خود را از دست میدهندرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: متاسفانه در این شرایط ما با از کار افتاده گی مفاهیم هم روبرو هستیم. هنوز دعواهایی است که یک فرد «دولت سالار» و فلان فرد «بازارسالار» است. مطالعههایی که در زمینه تسخیر حکومت به دست سرمایه سالاران انجام شده میگوید، در چهارچوب این مناسبات، مفاهیم هم کارکرد خود را از دست میدهند. شاهد این هستیم که ذیل مفاهیمی که دائما پمپاژ میشود، توجیه سیاستها و جهت گیریهای ضد ملی، ضد توسعه ای، ضد مردمی و برای چاق کردن فزاینده دلال ها، رانتخورها و وارداتچیها است.
تنها کشور دنیا با تورم دو رقمی ۵۰ ساله هستیماین همه وعده دادید، یک گزارش راجع به کارنامه خودتان درباره تورم بدهید
مومنی اضافه کرد: مصداقهای فراوان وجود دارد. ما اکنون تنها کشوری در دنیا هستیم که بیش از ۵۰ سال است که تورم دو رقمی تجربه میکنیم. این در حالیست که ظرفیتهای دانایی ما در این دوره چند ۱۰ برابر شده اند. این نظام تصمیم گیری نمیخواهد به هوش بیاید! چه میکنید؟ دانایان را به افسردگی کشانده اند، عدهای مهاجرت کنند و عدهای دیگر دلسرد، افسرده و حاشیه نشین شوند. در نتیجه بیش از ۵۰ سال است که نمیتوانید از شر تورم دو رقمی خلاص شوید. همین دولت وقتی میخواست روی کار بیاید راجع به تورم مسائلی میگفت. اگر انصاف و شرافت دارید بگویید دولت قبلی که میگویید همه شرور به آن برمی گردد، سه سال اول تورمی که در جامعه داشت چه میزان بود و شماها که وعدههای جذاب میدادید، یک گزارش راجع به کارنامه خودتان درباره تورم بدهید. نمیشود این میزان بی ضابطه، ظالمانه و بعضا دروغ، حرفهایی را مرتبا تکرار کنید و تصور کنید به صرف تکرار کردن برای آن پذیرش هم ایجاد میشود.
ضعف شدید در بنیه تولیدی، عامل ایجاد تورم ساختاری استاین عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: از زمانی که جنگ جهانی دوم تمام شد، با فاصله کوتاهی در چهارچوب اندیشه توسعه گفته شد باید میان تورمی که در کشورهای صنعتی وجود دارد و عناصر اصلی آن با تورمی که در یک ساخت توسعه نیافته رانتی وجود دارد، فرق گذاشت. فهم آن این میزان سخت است که شما کلیشههایی که ۷۰ سال است بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مرتبا به آن میدمند و مافیای رسانهای هم مرتبا آن را تکرار میکند را برجسته میکنید و از مسائل حیاتی سازنده تورم در ایران به سادگی عبور میکنید. حدود ۷۰ سال پیش متفکران ساختارگرای توسعه مفهوم تورم ساختاری را صورت بندی کردند و ذیل آن گفتند کانون اصلی استمرار بیثباتی در همه عرصههای حیات جمعی از جمله اقتصاد، ضعف شدید در بنیه تولیدی است.
چرا متوجه نمیشوید سیاستهای مالی و پولی تان فشار زیادی به صنعتگران میآوردمومنی توضیح داد: ۵۰ سال است که نمیتوانید تورم دورقمی را حل و فصل کنید، با این حال این مافیای رسانهای کلا نقش سقوط بنیه تولیدی در این شرایط را حذف کرده است. در همین ۳۵ ساله گذشته بیسابقهترین فشارها به کشاورزان و صنعتگران با شرف کشورمان تحمیل شد. در روز روشن دستگاههایی که وظیفه شان پشتیبانی از تولید است به صنعتگران نامه مینویسند و میگویند با عرض شرمندگی کم کم خودتان برای تامین برق و گاز مورد نیازتان فکر کنید! بعد آنها که اینگونه ریشه تولید را میسوزانند، دور هم جمع میشوند و به یکدیگر مدال میدهند و خود را قهرمان مبارزه با کم گازی مینامند! چگونه میشود که متوجه نمیشوید سیاستهای مالی و پولی تان این فشار را به صنعتگران میآورد. از ۱۳۸۵ تاکنون سهم تولید کنندهها از مانده تسهیلات اعطایی بانکها نصف شده است! حالا مرتب مصاحبه کنید و بگویید ما فقط به تولید کمک میکنیم!
چقدر دیگر باید فاجعه و بحران در کشور ایجاد کنند، تا چرت ما پاره شود!رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اضافه کرد: صنعتگران و اهل تولید که میگویند ما را از دست این رباخورها نجات دهید، ما برای تامین مالی سرمایه در گردش مورد نیازمان مان با بحران مواجه هستیم. چه خبر است! این سیستم مافیایی که به صورت نامرئی رسانههای خاصی با پشتیبانیهای بسیار مشکوک مسائل اصلی و حیاتی را به حاشیه میرانند و مسائل معطوف به منافع مافیاها را دغدغه اصلی نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور میکنند، چقدر دیگر باید فاجعه و بحران در کشور ایجاد کنند تا چرت ما پاره شود!
بعد مافیاها آنچنان این را تکرار میکنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه میگویند دست به دستمزدها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است ببینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند.
قابلیت بودجه ۱۴۰۳ برای مهار فقر و محرومیت زدایی به طرز بیسابقهای کاهش پیدا کردهمومنی گفت: ماجرا فقط تداوم ۵۰ ساله تورم دو رقمی نیست، هفته پیش مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش شرافتمندانهای آورده است، قابلیت بودجه ۱۴۰۳ برای مهار فقر و محرومیت زدایی به طرز بیسابقهای کاهش پیدا کرده است. آنچه که در حال تبدیل شدن به یک تهدید امنیت ملی است و آنها که مرتبا نفوذ را مطرح میکنند باید از این دریچه هم ببینند، که چه سیاستهایی در سه دهه گذشته اتخاذ کرده اند که این گزارش میگوید نسبت «جی» به «جی دی پی» به حدود نصف آن آنچه که در دوره جنگ بوده رسیده است.
نفت را گرانتر میفروشند، اما تعهداتشان به مردم وتولید کنندهها سقوط وحشتناک ۵۰درصدی داشته استوی یادآورشد: از نظر اهتمام به تامین آموزش، مسکن و سلامت مردم و تامین زیرساختهای عمرانی و فیزیکی مورد نیاز تولید کنندهها تعهدات حکومت در این زمینه سقوط وحشتناک بالغ بر ۵۰ درصدی داشته است. نسبت به شرایطی که ما نفت را بشکهای ۵ تا ۷ دلار میفروختیم، چقدر بیچارگی و تلخ است که با نفت بالای ۷۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه تعهدات را در این زمینه کمتر و کمتر میکنید! آنچه که تکان دهنده است این است که میگوید حتی نسبت به ۱۴۰۲ از این زاویه در ۱۴۰۳ هم سقوط دیگر میکنیم.
نمایندگان مجلس ضعفهای سند بودجه بسیار ضعیف و منحط را برطرف کنندمومنی گفت: امیدوارم نمایندگان مجلس مسئولانه و شرافتمندانه و متکی به دیدگاههای کارشناسی، سند بودجه بسیار ضعیف و منحط را آسیب شناسی و ضعفهای آن را برطرف کنند. با تداوم وضعیت فعلی، خودمان را بسیار در معرض شکنندگیها قرار میدهیم. هزینههای حاکمیتی وحدت بخش در سطح ملی هستند، کشوری که ۱۵ استان مرزی دارد نمیخواهد به هوش آید که چرا از نظر شاخص توسعه انسانی شکنندهترین وضعیت مربوط به استانها مرزی است! مرتبا «نفوذ»، «نفوذ» میکنید، اما به چنین مسائلی حساس نیستید!
کاستیها مربوط به قسمت عرضه حاملهای انرژی است، در جامعه شوک ایجاد نکنیدوی ادامه داد: اینها جزء الفبای اداره کشور است و ادبیات وسیعی به زبان فارسی درباره آن وجود دارد. ارائه این آدرسهای غلط که فقط منافع مافیاها را تامین میکند و ضد مردم و ایران و آینده اش عمل میکند، بیش از ۲۰ سال است که مرتبا استمرار دارد. باب نقد مشفقانه و عالمانه را بسته اید. ببینید چه کسی ضرر میکند. چند بار دیگر باید این مسئله تکرار شود تا چرتمان پاره شود! کل گزارشهای تراز انرژی که وزارتخانه نیرو منتشر میکند میگوید روزانه بالغ بر ۱.۳ میلیون بشکه معادل نفت، در فرایندهای تولید، انتقال و توزیع حاملهای انرژی اتلاف انرژی داریم. جایی که همه این کاستیها مربوط میشود به قسمت عرضه حاملهای انرژی، افراد مشکوکی که میگویند برای مواجهه با این قضیه شوک حاملهای انرژی را در دستور کار قرار بده و یک روز برق و یک روز بنزین و گازوئیل را جهشی رشد بده باید مورد توجه قرارگیرند.
شوک درمانی منافع مفتخورها را تضمین میکندمومنی با بیان اینکه جامعه تا این میزان از این ناحیه خسارت دیده، باز میگویند این ماجرا بر اساس «ارتودوکسی اقتصاد» است! خاطرنشان کرد: بینید شرایط را لحاظ نکردن تا کجاها پیش رفته است! در ارتودوکسی اقتصاد میگویند هر چیزی که مصرفش زیاد بود را بالا ببرید، تقاضا برایش کاهش مییابد. ترم اول لیسانس اقتصاد گفته میشود این رابطه مبتنی بر ۳۵ فرض است که حتی یکی از این فروض هم در ایران موضوعیت ندارد. باز این کار را کرده اند و هر بار میزان مصرف بیشتر شده، باز دوباره زمزمه این حرفها مطرح میشود. چرا که شوک درمانی منافع مفتخورها را تضمین میکند. بنیه مردم، مالیه حکومت و بنگاههای تولیدی را توخالی آسیب پذیر و پوک میکند.
از بخش بزرگی از تولید صنعتی در ایران یک پوسته مانده و بقیه مونتاژکاری شده استاین استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: نهادهای نظارتی ما با کیفیت باشند و از خود بپرسند روندهای مونتاژکاری به جای تولید صنعتی در ایران تا کجا قرار است جلو برود! از بخش بزرگی از تولید که به نام تولید صنعتی در ایران اتفاق میافتد تنها یک پوسته، صورتک و ظاهرمانده و بقیه مونتاژکاری شده است. شما نمیفهمید وقتی این کار را میکنید نمیتوانید فرصت شغلی برای دانش آموختگان دانشگاهی داشته باشید. مونتاژکاری دیگر صلاحیت و تخصص نمیخواهد. ببینید چه میکنید و چگونه وابستگی ذلت آور و فقر، نابرابری و فساد را از طریق این نابرابریها به جامعه تحمیل میکنید.
ماجرای چای دبش به کجا رسید؟ گویی باید حساب و کتابها تسویه میشد که شد!مومنی با تاکید بر اینکه از هر کدام از این زاویهها نگاه کنیم، بسیار نیاز داریم درباره تسخیر دولت در عرصه قاعده گذاری و تخصیص منابع به دست غیرمولدها توجه کنیم، اظهارداشت: ماجرای چای دبش که مانند آب خوردن از صحنه گیتی کنار گذاشته شد و در نهایت معلوم نشد چه کسی بسترسازی کرد و چه کسانی بردند و خوردند، چه شد! موضوعات بسیار کم اهمیت مسئله و دغدغه محوری نظام تبلیغاتی و سیاست گذاری ما میشود، اما ماجرای چای دبش که یکی از دهها مورد فسادهای مشروعیت سوز متعارف است، اساسا حذف شد! گویا حساب و کتابهایی بود که باید تسویه میشد و شد! اکنون سراغ مسئله بعدی برویم!
این اقتصاددان با بیان اینکه در تمام دنیا جزء الفباها این است که افزایش قیمت، ابزار سیاستی کنترل تقاضا است، گفت: شما در قسمت عرضه حاملهای انرژی بحران دارید، چندین بار در عرصه عمومی نسبت به این مسئله هشدار داده ایم، اما هیچ کدام از آنها که این اقدامات را توجیه میکنند از نظر علمی پاسخی نداشتند، اما باز این مسئله استمرار دارد و اکنون از بعضی از تریبونها زمزمههای جدیدی برای ایجاد شوک قیمتی شروع کرده اند. کانون بحران حاملهای انرژی قسمت عرضه است و ابعاد اتلاف انرژی را هم ببینید، اما فقط به مصرف کننده مظلوم و بی دفاع فشار میآورند.
۱۵ سال است میخواهید لامپهای اضافه را خاموش کنیم، اما بحرانها مرتبا حادتر میشوند!
وی ادامه داد: ۱۵ سال است که میگویید لامپهای اضافه را خاموش کنید، اما بحران هایتان مرتبا حادتر میشود! بازی با قیمت، شوک ایجاد میکند و شوک تورم میآورد و تورم هم غیرمولدها و مفتخورها را چاق میکند و تولید کنندهها و عامه مردم را به فقر و فلاکت میاندازد. این روند را متوقف کنید. باز از فردا میبینیم در این مافیاهای رسانهای مثلا مینویسند فلانی که گوشه ابرویش این گونه است و فلان فامیلش ۳۰ سال پیش فلان خطا را کرده، میگوید باید به قسمت عرضه حاملها توجه کرد و نمیداند که باید قیمت حاملهای انرژی را بالا برد! عیبی ندارد از نظر شخصی هر اظهار لطفی که میخواهید به من و امثال من بکنید، بکنید و هر حذفی که میخواهید بکنید، بکنید، اما به شرط اینکه این گره باز شود.
امتیازهای غیرعادی به مافیای سدسازی میدهیدآموزش کشاورزان برای رفع بحران آب چه شد؟!
در بخش اعظمی از سرزمین ایران، سدسازی حماقت محض است
مومنی افزود: بساطی به راه انداخته اند و میگویند در ماجرای بحران آب، هرچه فریاد دارید بر سر کشاورزان بکشید! اگر شرافت، اخلاق و انصاف موضوعیت داشته باشند باید از خود بپرسند آیا کشاورزان را آموزش داده اند که آنها زیر بارش نرفتند! آیا زیرساختها را فراهم کرده اند! زمان جنگ طرح «پوشش انهار» اجرا میکردیم تمام آنها را رها کردید و به جایش امتیازهای غیرعادی به مافیای سدسازی میدهید. ایران از اولین تمدنها در دنیا است که به تکنولوژی سدسازی نائل شد و نمیخواهم بگویم مطلقا سد سازی بد است، اما همان ایرانیان پیشگام که رحمت خدا بر همه آنان باد، به صراحت و سرعت فهمیدند که در بخش اعظمی از سرزمین ایران، سدسازی حماقت محض است؛ بنابراین به جای سدسازی سفرههای زیرزمینی آب را تقویت کردند؛ چرا که اکنون نیز گزارشهای بین المللی میگوید در حالی که میانگین بارش در ایران یک سوم میانگین جهانی است میانگین تبخیر آب در ایران ۳ برابر میانگین جهانی است.
از سدسازیهای نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافیاها، چه بلاهایی بر سر ایران آمده است!وی ادامه داد: ببینید از سدسازیهای نامرتبط با علم و مرتبط با منافع مافیاها، چه بلاهایی بر سر ایران آمده است! آنها، چون میدانند کشاورزان در ایران سازمان یافته نیستند، رسانه و زوری در نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور دارند، میدانند هر چقدر بد و بیراه به کشاورزان بگویند کسی در این مملکت آخ نمیگوید؛ بنابراین گفته اند کل ماجرای بحران آب ریشه در مصرف بیش از حد کشاورزان دارد! آماری که میدهند هم به گواه گزارشهای رسمی که وزارت نیرو و جهاد کشاورزی منتشر کرده اند، دروغ است و میزان مصرف آب کشاورزی در ایران حدود ۷۰ درصد رقم مشابه برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است.
در بودجه ۱۴۰۳ میخواهند باز چند سد بسازند و منابعی جدید به چند سد بی مورد تخصیص دهندرئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: وقتی این مسائل را عمده میکنند، به معنای این است که بگذارید همچنان مافیای سدسازی کار خود را بکند! این همه کارشناسان مظلوم محیط زیست به خاطر فاجعههای بحرانی که ایران به خاطر کمبود آب دچارش میشود، فریاد میزنند تمام آنها را نادیده میگیرند. ببینید در بودجه ۱۴۰۳ میخواهند باز چند سد بسازند و منابعی جدید به چند سد بی مورد تخصیص دهند.
در آموزشهای ترویجی کشاورزان سهل انگاری وحشتناکی صورت میگیردبا الگوی فعلی، برای آموزش بیش از یک دوره کشاورزان، بیش از ۱۰۰ سال زمان لازم است
مومنی با بیان اینکه اکنون پرآبترین کشورهای دنیا در تجارت خارجی و اقلام صادراتی و وارداتی شان شاغول آب بری را وارد کرده اند، یادآورشد: باید مافیای سدسازی را حذف کنید و ببینید در تجارت خارجی ما از نظر شاخصهای آب بری تا چه اندازه ولنگاریهای مشکوک میشود. آب برترین و آلوده سازترین رشته فعالیتهای صنعتی را بنا به ملاحظات پلید رانتی در کم آبترین مناطق ایران مستقر کرده اید و چقدر فساد و زد و بند پشت این مسائل وجود دارد و بدون درنظر گرفتن اینها میگویید بخش کشاورزی و کشاورزان مظلوم و بی دفاع، فقط مسئول ماجرای آب هستند. در آموزشهای ترویجی سهل انگاری اینقدر وحشتناک است که میگویند با الگوی فعلی که برای ترویج دانایی در تولید کشاورزی از ناحیه حکومت داریم، برای اینکه کاربران کشاورزی ما بیش از یک دوره آموزش ترویجی یک جلسهای ببینند بیش از ۱۰۰ سال زمان لازم است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: ۵۰ سال است که سهم بخش کشاورزی از کل سرمایهگذاریهای صورت گرفته از ۵ درصد بالا نمیرود. در حالی که در بخش بزرگی از این زمان، بخش روستایی ما از کل جمعیت کشور دست بالا را داشته است. مناسبات اینگونه را رقم زده اید و اکنون قادر به تشخیص اولویت هایتان هم نیستید! دریچهای که از نظر معرفتی به شما کمک میکند از این ورطه نجات پیدا کنید حساسیت عالمانه به پدیده تسخیر دولت است.
به مسائل حیاتی کشور به اندازه مسائل کم اهمیتی که این میزان ذهنتان را درگیر کرده، بها دهیداز بخشهایی از بازار در ایران حاکمیت زدایی شده است
وی افزود: هشدار جدی به مقامات کلیدی کشورمان مطرح میکنم که به مسائل حیاتی کشور به اندازه مسائل کم اهمیتی که این میزان ذهنتان را درگیر کرده بها دهید. در امتداد مسئله تسخیر دولت در جهت منافع غیرمولدها، با پدیده بسیار خطرناک دیگری هم روبرو هستیم که اسم آن را «حاکمیت زدایی از حکومت به دست حکومت و به ضرر عامه مردم و به نفع غیرمولدها» گذاشته ام. از بخشهای قابل اعتنایی از بازار پول، بازار سرمایه و بازار ارز و نیروی کار و بازار کالایی ما حاکمیت زدایی شده است. حکومت هر قاعدهای که در بخشهای وسیعی از این بازارها میگذارد اصلا اصابتی به بخش بزرگی از آن حیطهها نمیکند.
تورم را برای نیروی کار جبران نمیکنید، اما به رباخوارها پاداشهای غیرعادی میدهیدمومنی یادآورشد: آنچه که بسیار غم انگیز و تلخ و بسیار نگران کننده است، این است که از این زاویه بی پناهترین بازار در اقتصاد ایران بازار نیروی کار است. در شرایطی که نیروی کار ما در پایینترین سطح از قدرت چانه زنی است، چقدر تنگناها و فشارهای غیرعادی به آنها تحمیل میشود و برای توجیه آن چه دروغهایی گفته میشود! در ۱۰ ساله گذشته اندازه رشد سطح عمومی قیمتها را ببینید، اندازه رشد حداقل دستمزد را هم بررسی کنید! در چنین شرایطی که حتی قدرت از دست رفته نیروی کار بابت سیاستهای تورم زا که به آنها تحمیل کرده اید و از جیبشان سرقت میشود را جبران نمیکند، میگویند اگر بخش بیشتری از این قدرت خرید از دست رفته را جبران کنید تورم ایجاد میشود و بعد همانها که از این نگران هستند در حالی که میانگین سهم دستمزد در کل ساختار هزینه بنگاههای ما زیر ۱۰ درصد است، میتوانند پاداشهای غیرعادی به رباخوارها بدهند!
در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است بینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند!
وی افزود: واقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کنندههای ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاهها تورم زا نیست، اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمیکنید و میگویید تورم زا میشود. بعد مافیاها آنچنان این را تکرار میکنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه میگویند دست به دستمزدها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است بینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته اند!
این استاد دانشگاه در پایان ابراز امیدواری کرد به موازات همه هشدارهایی که به نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور میدهد، برانگیزاننده مسئولیت در اهل علم خصوصا آنها که در حیطه اقتصاد، توسعه، جامعه شناسی، روابط بینالملل و علوم سیاسی هستند باشد و علیه این فریبکاریها، آدرسهای غلط و مشکوک دادن و بحران آفرینیهایی که ذیل سرمایه سالاری مفتخوار، آزمند و سیری ناپذیر به این کشور تحمیل میشود مبارزه کنند.
وی تاکید کرد: اکنون وقت کنار کشیدن، بریدن و بیمسئولیتی نیست؛ چرا که جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به ارتقاء بنیه اندیشهای نیازمند است؛ بنابراین فعلا تا اطلاع ثانوی افسردگی، سرخوردگی و بریدن ممنوع است. باید غیرتمندانه و شرافتمندانه و مسئولانه در این زمینه ایفای نقش کنیم. امیدوارم این تلاشها منشأ خیر و بهبودی برای کشور باشد.